در خصوص صحبت‌های آقای عباسپور چند نکته به ذهن می‌رسد:

 

اگر در دادگاهی کسی برای شهادت حاضر گردد از او می پرسند آیا نسبت خویشی با طرفین پرونده دارد یا خیر . این برای آن است که قاضی در صورت شهادت به نفع فامیل با تعمق در آن بنگرد.

 

اولا- ای کاش مجری برنامه قبل از صحبتهای آقای عباسپور ، از ایشان در مورد نسبت فامیلی با آقای جاسبی سوال می کرد تا معلوم شود ایشان برای دفاع از شوهر خواهر خود به میان نیامده باشد و دانشجویان هم مطلع می شدند و می فهمیدند با چه کسی طرف هستند!

 

ثانیا - ایشان فرموده اند دعوت به شورای عالی انقلاب فرهنگی علامت آن است که کل نظام ایشان را به عنوان رئیس دانشگاه قبول دارد باید گفت حتی اگر کسی را دیگران به پستی بشناسند بعد از احراز حقیقت که در واقع ایشان منصوب شورای انقلاب فرهنگی که شورایی دولتی است ، نمی باشد. بنا بر ماده 555 قانون مجازات اسلامی در فصل هشتم به عنوان غصب عناوین و مشاغل بلافاصله آقای جاسبی باید تحت پیگرد قضایی قرار گیرد.

 

ثالثا- در مورد اتهام به پدرم که ایشان می خواسته زمینهایی را که بخشیده بوده پس بگیرد ، ایشان این ادعا را فقط برای دفاع از فامیل نزدیک خود طرح کرده و آنانکه پدر ما را می شناسند می دانند قولش ثابت است در دنیا و آخرت به لطف الهی و آنچه را بخشیده هرگز پس نخواهد گرفت.

 

آقایان این تهمت را زدند تا منزل مسکونی و دیگر املاکش را تصاحب کنند و در این راه از ریختن میلیونها تن خاک زباله و نخاله و فرستادن سیل آب وآتش دریغ نکردند. رجاله های چماق و چاقو در دست به سوی ما که جز جانمان چیزی به کف نداشتیم فرستادند که با وجود عکسهای واضح از آنان به یمن خوش شانسی آقای جاسبی !!؟ هنوز دادگستری و آگاهی ایشان را نیافته اند!
                                                                                                   و الله مستعان
                                                                                                   محمد هادوی